ضرب المثل های حرفچ
چار دیواری اختیاری !
چاقو دسته خودشو نمیبره !
چاه کن همیشه ته چاهه !
چاه مکن بهر کسی، اول خودت، دوم کسی !
چاه نکنده منار دزدیده !
چرا توپچی نشدی !
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ.
چراغی که به خونه رواست، به مسجد حرام است !
ضرب المثل های حرفج
جا تره و بچه نیست !
جاده دزد زده تا چهل روز امنه !
جایی که میوه نیست چغندر ، سلطان مرکباته !
جایی نمیخوابه که آب زیرش بره !
جلو می خندد پشت سر خنجر می زند.
جواب ابلهان خاموشیست !
جوانی کجائی که یادت بخیر !
جوجه را آخر پائیز میشمرند !
جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه !
جود از ابر و لاف از رعد است.
جور استاد به ز مهر پدر.
جون بعزرائیل نمیده !
جهان بگردد ولیکن نگرددش احوال.
جهاندیده بسیار گوید دروغ.
جهود، خون دیده !
جهود، دعاش را آورده !
جیبش تار عنکبوت بسته !
جیگر جیگره ، دیگر دیگره !
ضرب المثل های حرفث ثمر علم ای پسر عمل است ورنه تحصیل علم درد سر است.
ثبات، قدم از پیش می برد.
ثروت را می توان پنهان کرد ولی فقر را نمی توان.
تا ابله در جهانه، مفلس در نمیمانه !
تا پریشان نشود کار بسامان نرسد !
تا تریاق از عراق آرند، مار گزیده مرده باشد !
تا تنور گرمه نون و بچسبون !
تا تو فکر خر بکنی ننه، منو در بدر میکنی ننه !
تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ میان بیرون !
تا شغال شده بود به چنین سوراخی گیر نکرده بود !
تا کرکس بچه دارشد، مردار سیر نخورد !
تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب میشه !
تا مار راست نشه توی سوراخ نمیره !
تا نازکش داری نازکن، نداری پاهاتو دراز کن !
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها !
تا هستم بریش تو بستم !
تابستون پدر یتیمونه !
تابوده همین بوده تاهست همین هست.
تب تند عرقش زود در میاد !
تخم دزد، شتر دزد میشه !
تخم نکرد نکرد وقتی هم کرد توی کاهدون کرد !
ترب هم جزء مرکبات شده !
ترتیزک خریدم قاتق نونم بشه، قاتل جونم شد !
تره به تخمش میره، حسنی به باباش !
تعارف کم کن و بر مبلغ افزا !
تغاری بشکنه ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان !
تف سر بالا، بر میگرده بریش صاحبش !
تلافی غوره رو سر کوره در میاره !
تنبان مرد که دو تا شد بفکر زن دوم میافته !
تنبل مرو به سایه، سایه خودش میآیه !
تنها بقاضی رفته خوشحال برمیگرده !
تو از تو، من ازبیرون !
تو بگو (( ف )) من میگم فرحزاد !
تو که نی زن بودی چرا آقا دائیت از حصبه مرد !
توبه گرگ مرگه !
تومون خودمونو میکشه، بیرونمون مردم را !
توی دعوا نون و حلوا خیر نمیکنند !
پا را به اندازه گلیم باید دراز کرد !
پای خروست و ببند، بمرغ همسایه هیز نگو !
پایان شب سیه سپید است.
پایین پایین ها جاش نیست، بالا بالا ها راش نیست !
پز عالی، جیب خالی !
پس از چهل سال چارواداری، الاغ خودشو نمیشناسه !
پس از قرنی شنبه به نوروز میافته !
پستان مادرش را گاز گرفته !
پسر خاله دسته دیزی !