ضرب المثل های حرفد
دادن به دیوانگی، گرفتن به عاقلی!
دارندگی است و برازندگی!
داری طرب کن، نداری طلب کن!
داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است!
دانا داند و پرسد، نادان نداند و نپرسد!
دانا گوشت می خورد، نادان چغندر!
دانایی ، توانایی است
دانستن را کار بستن باید.
ضرب المثل های حرفخ
خار را در چشم دیگران می بینه و تیر را در چشم خودش نمی بینه .
خاشاک به گاله ارزونه، شنبه به جهود .
خاک خور و نان بخیلان مخور ! " ... خار نه ای زخم ذلیلان مخور"
خاک کوچه برای باد سودا خوبه .
خال مهرویان سیاه و دانه فلفل سیاه ؛ هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا؟
خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده
خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز
خاله سوسکه به بچه اش میگه : قربون دست و پای بلوریت
خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالی باشه
خانه ای را که دو کدبانوست، خاک تا زانوست
ضرب المثل های حرفح
حاجی ارزانی : به شوخی به گران فروشان می گویند.
حاجی مُرد و شتر خلاص.
حالا که تالان تالان است(صد تومن زیر پالان است):
حالا که تالان تالان است بگذار بگم که منم هیچوقت از پدرت خوشم نمیاومد!
حالش مانند کلاف سر در گمی است.
حالی، نه مالی .
حرامزادگی مایه نمی خواهد.
حرف ?حرف میاره .اسمان برف میاره.
حرف به خرجش نمی رود.
حرف حساب جواب نداره.
حرف حق تلخ است.
حرف حق نزن ، سرت را می برند.
حرف راست را باید از بچه شنید.
حرف مرد یکی است.
حرفهایت مفت، کفشهایت جفت:
حساب ، حساب است ، کاکا برادر.
حساب به دینار ، بخشش به خروار.
حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت.
حکم بچه از حکم شاه روانتر است.
حکیم باشی را دراز کردن.
حنایش رنگی ندارد.
حواله سر خرمن است.
حوض نساخته , قورباغه پیدا شد.
حیف از آنها که مردند و آواز تو را نشنیدند.
حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی .
ضرب المثل های حرفچ
چار دیواری اختیاری !
چاقو دسته خودشو نمیبره !
چاه کن همیشه ته چاهه !
چاه مکن بهر کسی، اول خودت، دوم کسی !
چاه نکنده منار دزدیده !
چرا توپچی نشدی !
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ.
چراغی که به خونه رواست، به مسجد حرام است !
ضرب المثل های حرفج
جا تره و بچه نیست !
جاده دزد زده تا چهل روز امنه !
جایی که میوه نیست چغندر ، سلطان مرکباته !
جایی نمیخوابه که آب زیرش بره !
جلو می خندد پشت سر خنجر می زند.
جواب ابلهان خاموشیست !
جوانی کجائی که یادت بخیر !
جوجه را آخر پائیز میشمرند !
جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه !
جود از ابر و لاف از رعد است.
جور استاد به ز مهر پدر.
جون بعزرائیل نمیده !
جهان بگردد ولیکن نگرددش احوال.
جهاندیده بسیار گوید دروغ.
جهود، خون دیده !
جهود، دعاش را آورده !
جیبش تار عنکبوت بسته !
جیگر جیگره ، دیگر دیگره !