سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون تو را درودى گویند درودى گوى از آن به ، و چون به تو احسانى کنند ، افزونتر از آن پاداش ده ، و فضیلت او راست که نخست به کار برخاست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :63
بازدید دیروز :11
کل بازدید :213200
تعداد کل یاداشته ها : 170
103/9/11
7:30 ص

ضرب المثل های حرفض

ضامن ، روزی بود روزی رسان!
ضرب خورده، جراحه!
ضرب المثل، کلید اندیشه است.
ضربه ای که نفع داشته باشد، به گردن آزاری نمی رساند.
ضرب المثل دزد را عاقل می کند.
ضرب المثل ها حکمت و فلسفه کوچه و بازار است.
ضرب المثلهای کهن، فرزندان حقیقت اند.
ضرر به موقع بهتر از منفعت بی موقع است!
ضرر کار کن، کار نکردن است!
ضیافتها کوتاه و عمر طولانی!
ضرورت، ترش را شیرین کند.


  

ضرب المثل های حرفص

صابونش به جامه ما خوردست!
صبح مادر حرفه هاست و شب مادر اندیشه ها.
صبر بالاترین هنراست.
صبر کوتاه خدا سی سال است!
صبر گلی است که در باغ هر کسی نمی روید.
صحت بهتر از ثروت است.
صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر!
صد تا چاقو بسازد، یکیش دسته ندارد!
صد تا گنجشک با زاغ و زوغش نیم من است!
صد رحمت به کفن دزد اولی!
صد سال گدایی می کنه هنوز شب جمعه را نمی شناسه!
صد سر را کلاه است و صد کور را عصا!
صد سوزن جمع کنی یک جوال دوز نمی شود.
صد من پر قو یک مشت نمی شود!
صد موش را یک گربه کافیست!
صدا هر طور که باشد انعکاسش هم همانطور است.
صفرایش به یک لیمو می شکند!
صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
صنار جیگرک، سفره قلمگار نمی خواد!
صید را چون اجل آید سوی صیاد رود.


  

ضرب المثل های حرفش

شاه می بخشد اما وزیر راضی نمی شود!
شاهنامه آخرش خوش است.
شایعه نصف دروغ است!
شب دراز است و قلندر بیدار!
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت.
شب عید است و یار از من چغندر پخته می خواهد گمانش می رسد من گنج قارون زیر سر دارم!
شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خر است!
شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد، گـه دانه دانه .
شتر دیدی ندیدی.

ادامه مطلب...

  

ضرب المثل های حرفس

سال به دوازده ماه ما می بینیم، یکدفعه هم تو ببین!
سال به سال دریغ از پارسال.
سال ها می گذارد تا شنبه به نوروز بیفتد!
سالی که نکوست از بهارش پیداست!
سبک بار مردم سبک تر روند.
سبوی تازه و آب خنک!
سبوی خالی را به سبوی پر مزن!
ستم بر ستم پیشه، عدل است و داد.
سحر خیز باش تا کامروا باشی.

ادامه مطلب...

  

ضرب المثل های حرفز

ز آب خرد، ماهی خرد خیزد نهنگ آن به که از دریا گریزد
ز عشق تا بصبوری هزار فرسنگ است دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است؟(( سعدی ))
زاغم زد و زو غم زد، پس مانده کلاغ کورم زد
زبان بریده بکنجی نشسته صم بکم به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم(( سعدی ))
زبان خر را خلج میدونه
زبان خوش، مار را از سوراخ بیرون می آورد
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد بهوش باش که سر در سر زبان نکنی
زبان گوشت است بهر طرف که بچرخانی میچرخه
زخم زبان از زخم شمشیر بدتره

ادامه مطلب...

  
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >